غزل شماره ۳۸۲فاتحهای چو آمدی بر سر خستهای بخوان
غزل شماره ۳۸۳چندان که گفتم غم با طبیبان
غزل شماره ۳۸۴می سوزم از فراقت روی از جفا بگردان
غزل شماره ۳۸۵یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان
غزل شماره ۳۸۶خدا را کم نشین با خرقه پوشان
غزل شماره ۳۸۷شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
غزل شماره ۳۸۸بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن
غزل شماره ۳۸۹چو گل هر دم به بویت جامه بر تن
غزل شماره ۳۹۰افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
غزل شماره ۳۹۱خوش تر از فکر می و جام چه خواهد بودن
غزل شماره ۳۹۲دانی که چیست دولت؟ دیدار یار دیدن
غزل شماره ۳۹۳منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
غزل شماره ۳۹۴ ای روی ماه منظر تو نوبهار حسن
غزل شماره ۳۹۵گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن
غزل شماره ۳۹۶صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن
غزل شماره ۳۹۷ز در درا و شبستان ما منوّر کن
غزل شماره ۳۹۸ ای نور چشم من سخنی هست گوش کن
غزل شماره ۳۹۹کرشمهای کن و بازار ساحری بشکن
غزل شماره ۴۰۰بالا بلند عشوه گر نقش باز من
غزل شماره ۴۰۱چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من
غزل شماره ۴۰۲نکتهای دلکش بگویم خال آن مهرو ببین
غزل شماره ۴۰۳شراب لعل کش و روی مه جبینان بین
غزل شماره ۴۰۴می فکن بر صف رندان نظری بهتر ازین