غزل شماره ۴۰۵به جان پیر خرابات و حقّ نعمت او
غزل شماره ۴۰۶گفتا برون شدی به تماشای ماه نو
غزل شماره ۴۰۷مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
غزل شماره ۴۰۸ ای آفتاب آینه دار جمال تو
غزل شماره ۴۰۹ ای خونبهای نافه چین خاک راه تو
غزل شماره ۴۱۰ ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو
غزل شماره ۴۱۱تاب بنفشه می دهد طرّه مشک سای تو
غزل شماره ۴۱۲مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو
غزل شماره ۴۱۳خطّ عذار یار که بگرفت ماه ازو
غزل شماره ۴۱۴گلبن عیش می دمد ساقی گلعذار کو
غزل شماره ۴۱۵ ای پیک راستان خبر یار ما بگو