غزل شماره ۴۳

صبح بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوشست
وقت گل خوش باد کز وی وقت می خواران خوشست
از صبا هر دم مشام جان ما خوش می‌شود
آری آری طیب انفاس هواداران خوشست
ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد
ناله کن بلبل که گلبانگ دل افکاران خوشست
مرغ شب خوان را بشارت باد کاندر راه عشق
دوست را با ناله‌ی شب‌های بیداران خوشست
نیست در بازار عالم خوش دلی ور زان که هست
شیوه‌ی رندی و خوش باشی عیاران خوشست
از زبان سوسن آزاده‌ام آمد به گوش
کاندرین دیر کهن کار سبکباران خوشست
حافظا ترک جهان گفتن طریق خوش دلیست
تا نپنداری که احوال جهان داران خوشست

خبر خوشی را می شنوی که به خاطرش انتظار کشیده ای و روز به روز کارت بهتر می شود. اما تعلقات تو نیز بیشتر می شود. مواظب صفای باطن خویش باش تا جدا شدن از دنیا برایت راحت باشد. خوشی خود را با دیگران تقسیم کن تا همیشه سبک بال و آسوده خاطر باشی.